مدیر انتشارات هزاره ققنوس  در گفتگو با ایبنا: آنچه برای ما مهم است، لزوما برای همه‌ جهان مهم نیست، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت مخاطب غیرایرانی الزاما به آثاری که برای مخاطب ایرانی تولید شده، علاقه نشان دهد.

تولید محتوا برای مخاطبان خارجی زبان و شیوه متفاوتی می‌طلبد
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ توسعه صنعت نشر در ابعاد بین‌المللی، برای ناشران کشورمان با مسائل و موانعی همراه است که به گفته کارشناسان، رسیدن به تفاهم بین دو طرف برای تبادل رایت هم به لحاظ مالی و هم به‌لحاظ ارجاع به قوانین، مانع از همکاری‌های جهانی می‌شود. اما پیش از این مرحله، تولید محتوا برای مخاطبان خارجی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که معمولا ناشران ایرانی کمتر به آن توجه دارند.رضا حاجی‌آبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس در این‌باره می‌گوید؛ در تولید محتوا، باید در نظر داشته باشیم آنچه برای ما مهم است، لزوما برای همه‌ جهان مهم نیست و و ثانیا میزان دادها و اطلاعات مردم سایر ملل درباره حوادث پیرامونی ما، به اندازه ما نیست…توسعه بین‌المللی نشر، از اهداف برخی از ناشران در سال‌های اخیر بوده است. به‌نظر شما، ناشران و فعالان حوزه نشر در شرایط موجود، چه اقداماتی برای بهتر شناخته‌شدن نشر ایران در ابعاد بین‌المللی می‌توانند انجام بدهند؟
مهم‌ترین اقدام می‌تواند پیوستن ایران به کنوانسیون برن باشد. به‌عنوان ناشری که در نمایشگاه‌های بین‌المللی شرکت می‌کنم، اعتقاد دارم نباید کتابی را بدون هماهنگی با ناشر خارجی، ترجمه و منتشر کرد. گاهی جای پرداخت کپی‌رایت با نویسنده مذاکره می‌کنم و از او اجازه اخلاقی برای ترجمه و انتشار کتاب را می‌گیرم. شنیدم تعدادی از ناشران هم همین اقدام‌ را انجام می‌دهند و با ناشر یا نویسنده گفت‌وگو می‌کنند.در بحث ارتباطات، دیدگاهی وجود دارد که می‌گوید «منطقه‌ای بیاندیش و جهانی عمل کن». شاید موضوعی که برای نویسندگان، ناشران و نهادهای دولتی در ایران مهم است، برای مخاطب در دیگر کشورها مهم نباشد. نکته بعدی ترسیم این پیش‌فرض است که اطلاعات جامعه جهانی از حوادث پیرامون کشور ما، با میزان اطلاعات ما برابر است. در تعاملات بین‌المللی باید بدانیم اولا آنچه برای ما مهم است، لزوما برای همه‌ جهان مهم نیست و ثانیا میزان دادها و اطلاعات مردم سایر ملل درباره حوادث پیرامونی ما، به اندازه ما نیست. برای مثال اغلب کتاب‌های حوزه دفاع مقدس ما با این فرض که همه‌ خوانندگان با فضای این نوع ادبیات و افراد تاثیرگذار آن آشنا هستند، تولید محتوا می‌شوند، در حالی‌که باید پیام خودمان را فاغ از جنبه‌های حماسی و شعاری آن با زبانی قابل فهم و قابل درک برای جهانیان ارسال کنیم. فی‌الواقع تولید محتوا برای داخل و خارج کشور، زبان، متن و شیوه متفاوتی را می‌طلبد. شاید به همین دلیل باشد که این کتاب‌ها برای خواننده خارجی غیرقابل باور است و مخاطب خارجی نمی‌تواند با اینگونه آثار ارتباط برقرار کند.ضرورت انتخاب موضوع، شخصیت و محتوای مناسب
انتخاب موضوع در ارتباط با ناشران بین‌المللی مهم‌ترین نکته است. نکته مهم دیگر برای پیدا کردن وجه مناسب بین‌المللی برای نشر ایران، این است که ناشر بداند چه موضوع، شخصیت و محتوایی را می‌خواهد برای مخاطب خارجی انتخاب و تولید کند. همانطور که در انتخاب کتاب از دیگر کشورها، موضوع و محتوای کتاب‌ها با دقت بررسی می‌شود.منظورم این است همانطور که به‌خاطر ممیزی و تفاوت فرهنگی، نمی‌توانید کتابی در حوزه کودک ترجمه و چاپ کنید که مثلا شخصیت اصلی داستان حیوان خانگی داشته‌باشد. همین‌طور؛ شاید ناشر خارجی نتواند کتابی از ایران را ترجمه و منتشر کند که مثلا در آن به کودک همسری یا تعدد زوجات پرداخته شده‌است. البته این‌ها فقط مثال‌هایی است که مشخص کند در ایران، معذوریت‌هایی برای انتخاب کتاب وجود دارد و ناشر خارجی هم ممکن است در انتخاب کتاب‌های ایرانی با مشکلاتی مواجه شود.

از نظر من در تعاملات بین‌المللی پرداخت حق کپی‌رایت یا رعایت اخلاقی آن و انتخاب موضوع مناسب کتاب، دو نکته اساسی‌اند. همچنین باید در زمینه محتوا، طرح جلد و معرفی کتاب، حرفه‌ای عمل شود؛ یعنی در حوزه محتوا، اثری را انتخاب کنیم تا مخاطب در مقصد بتواند با آن ارتباط برقرار کند. همچنین در بحث معرفی کتاب باید اقدامات استاندارد باشد و همکاران باید معرفی کتاب در حوزه بین‌الملل را یاد بگیرند.

بازار کتاب ایران قدرت رقابت با بازار جهانی کتاب را ندارد
گفته شده برخی از ناشرانی که ادعای رعایت حقوق کپی‌رایت را دارند، این اقدامات را در حقیقت انجام نمی‌دهند و فقط در شناسنامه کتاب، بدون هماهنگی با صاحب اثر، این نکته ثبت می‌شود. آیا شما از این روند خبر دارید؟
بله؛ خیلی از ناشران حرفه‌ای و معروف که کتاب‌های پرتیراژ منتشر می‌کنند، در واقع کپی‌رایت را رعایت نمی‌کنند. ناشر معروف را می‌شناسم که رمان‌های زیادی ترجمه و منتشر کرده و در حوزه روان‌شناسی خیابانی هم کتاب‌های زیادی منتشر می‌کند، بدون اینکه اقدامی برای رعایت حق کپی‌رایت انجام دهد، اغلب ژست احترام به کپی‌رایت را می‌گیرد. اگر ناشری در ایران این ادعا را داشته‌باشد که تمام ۶۰ عنوان کتابی را که در سال منتشر می‌کند، با پرداخت حق کپی‌رایت است، می‌توان به گفته او شک کرد. البته این مساله را رد نمی‌کنم اما بسیار بعید است که این اتفاق بیفتد. برخی از همکاران را می‌شناسم که برای کپی‌رایت پول پرداخت می‌کنند یا بعد از مکاتبه‌های بسیار و توضیح درباره وضعیت نشر ایران، با کسب اجازه ناشر خارجی آثار را ترجمه و منتشر می‌کنند.

من خودم زمانی که خواستم کتابی در حوزه روان‌شناسی منتشر کنم، با یک ناشر از آمریکای جنوبی مذاکره کردم، حداقل میزان کپی‌رایت برای او ۴۰۰ دلار بود. این رقم برای ناشران خارجی سنگین نیست، اما برای ناشر در ایران با توجه به قیمت ارز، هزینه بالایی است. با توجه به تیراژ پایین کتاب، بازار کتاب ایران قدرت رقابت با بازار جهانی کتاب را ندارد. زمانی که کتابی با تیراژ ۵۰۰ نسخه چاپ می‌شود، کل سود ناشر به ۱۰۰ دلار هم نمی‌رسد، به همین دلیل پرداخت حق کپی‌رایت مشکل است.

ناشر خارجی به رایگان اجازه ترجمه و نشر می‌دهد
هزینه‌ای که ناشر باید برای خرید حق کپی‌رایت بپردازد، چقدر است؟
هزینه کپی‌رایت برای هر کتاب و هر ناشر عدد متفاوتی است، برای مثال در آخرین عنوان کتابی که منتشر کردیم، با ناشری مذاکره کردم و به او توضیح دادم، معمولا کتاب در ایران با تیراژ پایین چاپ می‌شود و بعید می‌دانم بیش از ۵۰۰ نسخه از آن کتاب را چاپ کنیم. در این شرایط با توجه به قیمت دلار، این کتاب در ایران معادل یک دلار قیمت خواهدداشت. او محاسبه کرد که اگر بخواهد ۱۰ درصد قیمت پشت کتاب را هم به عنوان حق کپی‌رایت بگیرد، رقم چشم‌گیری نخواهدشد. به این نتیجه رسید که کتاب را به صورت رایگان به ما بدهد.

تصور دیگران از نشر ایران تصور واقعی نیست. برخی فکر می‌کنند ناشر وضعیت مالی بسیار خوبی دارد و همچنین دولت در چاپ کتاب به ناشران کمک می‌کند. این درحالی است که با توجه به تیراژِ پایین کتاب، درآمد ناشر بالا نیست و دولت هم اساسا حمایتی از ناشران نمی‌کند. در سال‌های دور، در نمایشگاه‌های بین‌المللی به ناشران غرفه رایگان می‌دادند. به یاد دارم حتی مسئولان به ناشران ارز با قیمت نیمایی می‌دادند. این موارد، نمونه‌هایی از کمک‌های دولتی بود که این روزها نه تنها از آن خبری نیست؛ بلکه به هر بهانه از ناشران مبالغی نیز دریافت می‌شود.

ناشران خارجی وقتی متوجه می‌شوند در ایران بیشتر ناشران بدون رعایت کپی‌رایت کتاب‌ها را ترجمه و چاپ می‌کنند و این مساله می‌تواند درباره کتاب‌های آن‌ها هم انجام شود، چه عکس‌العملی دارند؟
برخی از ناشران بین‌المللی اساسا متوجه این مسائل هستند، اما به این دلیل که ارتباط ایران با دیگر کشورها بسته است و برای مثال ناشران ایرانی نمی‌توانند کتاب‌هایشان را در سایتی مانند آمازون بفروشند، در بیشتر موارد از این اتفاق که کتابشان در ایران ترجمه و منتشر شده بی‌خبر می‌مانند. باید توجه داشت ناشران در کشورهای دیگر احتمالا عضو کنوانسیون برن هستند و اگر بدون رعایت کپی‌رایت کتابی را ترجمه و منتشر کنند، دچار مشکل خواهندشد.

پیشنهاد من این است که موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این حوزه اقداماتی انجام بدهند تا تصویر فعالان حوزه نشر ایران در فضای بین‌المللی بهبود پیدا می‌کند. البته اتفاق‌هایی در همکاری کشورهای دیگر با نویسندگان و شاعران ایرانی افتاده‌است و آثار آن‌ها به دیگر زبان‌ها ترجمه شده‌، اما این‌ موارد هنوز به‌شکل پراکنده و موردی هستند و تبدیل به روند مستمر و یک فرآیند همیشگی و تاثیرگذار نشده‌است.

بی‌توجهی به کپی‌رایت در حوزه کودک و نوجوان بیش از سایر حوزه‌ها ‌است
جالب اینجاست که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اعطای مجوز چاپ کتاب یک نویسنده ایرانی به زبان فارسی، شرط گذاشته‌است که ناشر باید بررسی و تحقیق کند نویسنده کل متن یا بخشی از متن کتاب را از جایی برنداشته‌باشد! ناشر باید این مساله را متوجه شود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه مسئولیتی برای خودش قائل نیست. این درحالی است که  فکر می‌کنم مسئولیت اصلی با مرجع صدور مجوز است که اتفاقا بانک اطلاعاتی جامعی از آثار را دارد. به این ترتیب اگر بپذیریم وزارت فرهنگ در کتاب‌های زبان فارسی متولی و مسئول رصد رعایت حق کپی‌رایت است، در کتاب‌هایی که از دیگر زبان‌ها به فارسی ترجمه و چاپ می‌شود باید مسئولیت‌پذیر باشد.

این در حالی است که ترجمه و چاپ کتاب‌ها بدون رعایت قانون کپی‌رایت؛ خصوصا در حوزه کودک و نوجوانانجام می‌شود. پیش‌از این، وقتی ناشران بزرگ حوزه کودک و نوجوان به نمایشگاه‌های بین‌المللی می‌رفتند، یک چمدان پر از کتاب برای ترجمه به ایران می‌آورند. با این روش بدون ریالی هزینه برای مولف و تصویرگر، تعداد زیادی کتاب منتشر می‌کردند.

اساسا نویسندگان، تصویرگران در زمان خلق اثر و ناشران در زمان انتخاب اثر، چقدر به ابعاد بین‌المللی کارشان توجه می‌کنند؟
در نویسنده‌ها کم دیدم کسی به این مساله توجه کند. اما به عنوان ناشر این نکته را در قرارداد لحاظ می‌کنم؛ یعنی می‌نویسم که امتیاز ترجمه کتاب متعلق به ناشر است. همچنین مساله اپلیکیشن‌های موبایلی را هم در قرارداد می‌آورم؛ یعنی می‌نویسم که مولف اجازه داده‌است تا کتابش در حوزه اپلیکیشن‌های موبایلی – کتاب صوتی یا الکترونیکی- توسط ناشر منتشر شود و مورد استفاده قرار بگیرد. ازابتدا باید حوزه‌های کتاب‌ها در بحث بین‌المللی، کتاب دیجیتالی و استفاده در فضای مجازی برای ناشر و هم مولف مشخص باشد.