داستان و رمان

بارش اولین پاش در روزهای قهوه‌ای نودوژیک

26,000تومان

اوایل جوانی فکر می کرد که چشم های گرد راضیه بالاخره جای آن
چشم های بادامی را برایش پر می کنند اما هر چه قدر که بیشتر با راضیه گرم
می گرفت می فهمید که این کار نشدنی ست. بیشتر سعی می کرد با این قضیه کنار
بیاید چون چاره ی دیگری نداشت.

در انبار موجود نمی باشد

سال ها پیش وقتی که رحیم تازه پشت لبش سبز شده بود مادرش چادر به سر
و چاقچور به پا ظرف یک هفته شیرینی راضیه را برای او خورد. اما رحیم تا قبل
از مراسم عقد که تازه آن موقع صورت و صدای راضیه را دیده و شنیده بود هیچ
ذهنیتی در مورد او نداشت. تنها شب قبل از مراسم وقتی که همه ی اهل خانه
خواب هفتمین پادشاه را می دیدند، پاورچین پاورچین خودش را به حوض توی
حیاط رساند و آن قدر فکر کرد و به کاشی های حوض خیره شد و چشم هایش را
ریز و درشت کرد تا بالاخره شکل دختری که قرار بود از فردا زن او بشود در
ذهنش مجسم شد.

توضیحات تکمیلی

وزن 80 g
ابعاد 21 x 14 x 3 cm
پدیدآور

ناشر

تاریخ نشر

نوبت چاپ

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بارش اولین پاش در روزهای قهوه‌ای نودوژیک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *