توضیحات تکمیلی
وزن | 100 g |
---|---|
ابعاد | 21 x 14 x 3 cm |
پدیدآور | |
تاریخ نشر | |
کد دیویی | |
ناشر | |
نوبت چاپ |
380,000تومان
«قطار ۵۷» به باور بسیاری قدیمیترین رمان انقلاب اسلامی است که به قلم رضا رئیسی منتشر شد.
رضا رئیسی در این رمان نگاهی داستانگونه به جریانات اجتماعی سالهای پایانی دهه ۵۰ در ایران دارد، قصه این رمان از یکی از جلسات زیرزمینی گروههای چپ، تودهای، آغاز و با حمله ساواک ادامه مییابد. هدف ساواک فردی به نام «قامت» است که مدیر جلسه و از رهبران گروه است. مؤلف، رمان را فصلبندی کرده و در این طبقهبندی به بررسی وضعیت قشرهای مختلف در آن سال ها پرداخته است.
بخشی از متن کتاب رمان قطار ۵۷:
ناگهان در با ضرب باز میشود. هر شش نفر به سمت در برمیگردند. یکی سکندری میخورد و هراسان میافتد داخل. «دینامیت» است. جوان ریزنقش و لاغراندامی که دقایقی پیش، رفته بود سرِ خیابان تلفن بزند. دست و پایش را جمع میکند و زیر نور زرد و مردهی چراغی که از سقف میتابد، میایستد. نفسنفس میزند و بریدهبریده میگوید:
اومدن! یه عالمه مأمور، با چند تا لباس شخصی، اون پایین تو خیابونان!
لرزه بر جان بقیه میافتد. یکی بعد از دیگری از صندلیهای چوبی کنده میشوند، پشت میز میایستند، این پا و آن پا میکنند و همینطور برای خودشان حرف میزنند.
دخلمون اومده… چی کار کنیم!… کجا بریم؟… تو که گفتی اینجا خیلی آمنه… یعنی کی بهشون خبر داده؟!
«قامت» سردسته است. برافروخته میشود و به آنها میتوپد:
چه خبرِتونه؟! هول بَرِتون نداره! حرف نباشه! ساکت!
همه بیصدا میایستند. قامت به دینامیت تشر میزند:
اون درِ لعنتی رو ببند لعنتی!
دینامیت برمیگردد. با دستپاچگی در را به هم میکوبد. قامت امر میکند پشت در بایستد. یکی از دخترها که کفش کتانی و شلوار جین به پا دارد، ابروهای پیوستهاش را در هم میکشد و با صدایی که به زور بالا میآید میپرسد:
از کجا فهمیدن ما اینجاییام؟
وزن | 100 g |
---|---|
ابعاد | 21 x 14 x 3 cm |
پدیدآور | |
تاریخ نشر | |
کد دیویی | |
ناشر | |
نوبت چاپ |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.